چراهای بی جواب
چراها در چراگاه بی پایان خواستن ها و ندانستن ها
چرا ها بی پاسخ خواهند ماند
همچو گریه های ما
ما در درون خویش مرده ایم
و چراها زمزمه های باد در گوش درخت است
نمی فهمد
....نیست
این هم نیست
وقتی مرده ایم حرفی برای زدن نداریم
با آنکه وقتی زنده بودیم حرفی هم اگر بود
کم داشتیم
حرف را
و گریه را
ما به عالم و آدم می خندیدیم
انسان بی هدف
نه خسه نه شکسته
نه دردی نه باری نه کاری
ما... در زندگی مرده بودیم
خود نمی دانستیم
نویسنده: علی حشمتی(شنبه 84/11/15 ساعت 4:35 صبح)